آموزش مفاهیم روندها و خطوط روند (Trends and Trend Lines) :
در بخش قبل ديديم كه چگونه با تغيير در رفتار و انتظارات سهامداران ، حمايت (support) و مقاومت (resistance) بوجود مي آيد كه نتيجه اين حمايت يا مقاومت در صفهاي خريد يا فروش قابل مشاهده است اينگونه تغييرات معمولا بر پايه اخبار ( و يا شايعات) استوار بوده و عموما ناگهاني بوجود مي ايد . در اين بخش، به روند تغييرات قيمت مي پردازيم . خطوط روند به احتمال زياد رايج ترين ابزار تحليل تكنيكي هستند . به همان نسبت به اندازه اي كه بايد از آنها استفاده شود استفاده نمي شوند . اگر درست رسم شوند به اندازه ساير روشها مي توانند دقيق باشند . متاسفانه بيشتر تريدرها آنها به صحيح ترسيم نمي كنند يا سعي مي كنند آن را جوري ترسيم كنند كه به بازار بيايد . در پايه اي ترين شكل يك خط روند رو به بالا ، از كف واضح ترين منطقه حمايتي ( دره ها) قابل تشخيص ، كشيده مي شود . در يك روند رو به پايين ، خط روند ، از سقف واضح ترين منطقه مقاومتي قابل تشخيص ( قله ها ) ، كشيده مي شود .

روند ، گوياي يك تغيير مداوم (مثبت يا منفي) در يك دوره زماني است ( مثلا تغيير در انتظارات و توقعات سهامداران يك شركت) . روند قيمت براساس درجه حمايت يا مقاومت يك سهم متغير است . چون حمايت و مقاومت سدي در برابر تغييرات هستند و در تغييرات روند قيمت مقاومت مي كنند . همچنان كه در نمودار زير پيداست ، يك روند قيمت صعودي توسط روز به روز بالاتر رفتن قيمت يك سهم بوجود مي آيد (يعني قيمت حداقل سهم ، روند صعودي داشته باشد) . يك ديد ديگر نسبت به يك روند قيمت صعودي ، بالاتر رفتن درجه حمايت سهم است . باين صورت كه مثبت نگرها كنترل كننده بوده و قيمت را بسمت بالاتر رفتن هل ميدهد.

نمودار زير نشاندهنده يك روند نزولي قيمت است . اين روند از پايين تر رفتن قيمت حداكثر روزانه در طي يك دوره زماني تشكيل مي شود . ميتوان يك روند نزولي را بصورت افت درجه مقاومت يك سهم نيز در نظر گرفت . كاهش دهنده هاي قيمت فعال ترند و قيمت را بسمت پايين ميكشند .

وقتي قيمت به مرزهاي حمايت يا مقاومت مي رسد ، انتظارات از سهم تغيير مي كينند . قيمت مي تواند خط روند (trendline) را چه در حالت صعودي و چه در حالت نزولي قطع كند . نمودار زير نشاندهنده مقاومت سهم در برابر روند نزولي قيمت است . يعني قيمت چندين بار خط روند را قطع كرده است و حكايت از عدم رضايت سهامداران از ادامه روند منفي شدن سهم و انتظار آنها براي مثبت شده قيمت سهم دارد . بالا رفتن حجم معاملات شاهدي مهم بر اين مدعا ست كه روند قبلي ( نزول قيمت سهم )در حال تغيير است .

شبيه به موضوع حمايت و مقاومت ، بعضي مواقع نيز شاهد پشيماني سهامداران يك سهم و رويگرداني از آن هستيم . يعني پس از يك تقاطع خط روند با نمودار قيمت ، شاهد كاهش قيمت بخاطر عرضه سهم و دست برداشتن سهامداران از آن هستيم . نمودار حجم معاملات گوياي قدرت (ميزان نفوذ) يك روند بر روند قبلي مي باشد .

نگاهي دقيق تر به روندها و خطوط روند :
تحليل تكنيكال براين فرض كه قيمتها روند دارند شكل گرفته است . خطوط روند در روش تكنيكال ابزار مهمي براي شناسايي و اثبات يك روند هستند . يك خط روند خط راستي است كه دو يا چند نقطه روي نمودار قيمت را به هم وصل مي كند و سپس بسوي روزهاي آينده نيز امتداد داده ميشود تا يك خط حمايت يا مقاومت را تشكيل دهد . خيلي از اصولي كه درباره حمايت و مقاومت وجوددارد درباره خطوط روند نيز قابل كاربرد است.
روند هاي رو به بالا(صعودي):
يك روند رو به رشد يك خط با شيب مثبت است كه از وصل كردن دو يا چند نقطه مينيمم (نسبي ) بدست مي آيد . نقطه مينيمم دوم بايد بالاتر از مينيمم اول باشد تا شيب خط مثبت شود . روندهاي رو به بالا بصورت حمايت عمل ميكنند و نشاندهنده اينست كه تقاضاي خالص(= تقاضا – عرضه) با بالا رفتن قيمت افزايش مي يابد . وقتي با بالارفتن قيمت سهم تقاضا نيز افزايش پيدا كند ، سهم رشد زيادي خواهد داشت و نشان از عزم جزم خريداران سهم دارد . تا زماني كه قيمت سهم بالاي خط روند باقي بماند روند مثبت ، محكم و بدون تغيير باقي مي ماند . يك شكست قيمت به زير خط روند مثبت ، نشاندهنده ضعيف شدن تقاضاي خالص بوده و احتمال تغيير در روند را بايد در نظر گرفت.

روندهاي روبه پايين (نزولي ) :
يك روند نزولي خطي با شيب منفي است كه از وصل كردن دو يا چند نقطه ماكزيمم (نسبي) بدست مي آيد .نقطه حداكثر دوم بايد پايين تر از نقطه اول باشد تا خطي با شيب منفي را تشكيل دهد . روند منفي مقاومت عمل كرده و نشاندهنده افزايش درعرضه خالص (=عرضه – تقاضا) علي رغم افت قيمت سهم است . وقتي افت قيمت همزمان با افزايش عرضه اتفاق مي افتد شاهد افت در سهم بوده و اين موضوع حكايت از تصميم راسخ سهامداران برفروش سهم دارد . تا زماني كه قيمت ها زير خط روند قرار دارند روند بدون تغيير و ثابت در نظر گرفته مي شود. يك شكست ناگهاني در قيمت و بالاتر رفتن قيمت از خط روند نشاندهنده كم شدن عرضه خالص بوده و بايد احتمال تعبير در روند قيمت سهم را در نظر داشت .

تنظيمات مقياس نمودار:
بنظر ميرسد رسم خطوط روند از نقاط حداقل با حداكثر نمودار قيمت ، در مقياس لگاريتمي بهتر نتيجه مي دهد . اين موضوع مخصوصا وقتي خطوط روند بلند مدت رسم مي شوند يا زمانيكه تغيير بزرگي در روند قيمت سهم بوجود آمده بيشتر خودنمايي مي كند . اكثر نرم افزارهاي رسم نمودار ، اجازه رسم نمودار با دو نوع مقياس را به كاربر مي دهند: مقياس حسابي و مقياس لگاريتمي . در مقياس حسابي فواصل ارقام روي محور قائم (y) با هم يكسان است . يعني يك رشد 10 دلاري در قيمت يك سهم ، چه قيمت سهم از 10 دلار به 20 دلار رشد داشته وجه از 100 دلار به 110 دلار رسيده باشد ، يكسان نمايش داده مي شود . در حاليكه در يك نمودار لگاريتمي مقادير روي محورy بصورت درصدي نمايش داده مي شوند ، به عنوان مثال رشد قيمت سهم از 10 دلار به 20 دلار يك بازده 100% محسوب ميشود در حاليكه رشد قيمت از 100دلار به 110 دلار نشاندهنده يك بازده 10% است.
مقياس حسابي شيب هموارتري دارد . قيمت اين سهم در مدت زماني كمتر از 3 سال ، 3 بار دوبرابر شده است . در مقياس نيمه لگاريتمي خط روند كاملا صعودي و با شيب ثابت است . در مقياس حسابي ، سه خط روند جداگانه براي مشخص كردن روند صعود قيمت سهم لازم است .
در مثال دوم(سركت BD )دوبار به صورت غلط اندازي بسمت بالا شكسته است و اين در حاليست كه در طول سالهاي 1999 و 2000 قيمت سهم افت داشته است . اين شكستها ميتواند باعث گول خوردن و خريد بيش از هنگام درست شود ولي مشخصا بعد از هر دو قيمت سهم باز هم سقوط كرده است . سهم اين شركت ، در طول اين دوره 2 ساله سه بار به نصف قيمت سقوط كرده است . مقياس نيمه لگاريتمي باز هم درصد سقوط قيمت سهم را بصورت هموارو بدون شكستگي در خط روند نشان مي دهد .

تشخيص اعتبار خطوط روند :
براي رسم خط روند نياز به دو يا چند نقطه داريم . هر چقدر تعداد نقاط رسم خط روند بيشتر باشد اعتبار و درستي درجه حمايت ( با مقاومت ) مربوط به خط روند بيشتر اثبات مي شود . بعضي مواقع ممكن است يافتن بيش از 2 نقطه براي رسم خط روند دشوار باشد . علي رغم كاربردي و كليدي بودن خطوط روند در تحليل تكنيكال ، هميشه امكان رسم خط روند روي هر نمودار قيمتي وجود ندارد . گاهي اوقات مينيمم ها با ماكزيممها با همديگر جور نيستند و اينطور مواقع بهتر است خط روند رسم نگردد ، بجاي اينكه به اجبار خط روند اشتباهي رسم كنيم . قاعده اصلي در رسم خط روند اين است كه با دو نقطه خط رسم ميشود و نقطه سوم براي تاييد اعتبار خط روند بكار مي آيد .

فواصل نقاط رسم خطوط روند :
همانطور كه گفته شد نقاط حداكثر (ماكزيمم ) ، خطوط روند نزولي را تشكيل مي دهند و نقاط حداقل (مينيمم )خط روند صعودي را رسم مي كنند . اين نقاط حداكثر يا حداقل نبايد خيلي از هم دور يا نسبت به هم نزديك باشند . فاصله مناسب بين اين نقاط توسط عواملي از اين قبيل تشخيص داده مي شوند : مقياس زماني رسم نمودار، محدوده تغييرات و نظرات شخصي تحليل گر . اگر دو نقطه مينيمم به هم خيلي نزديك باشند، اعتبار عكس العمل مينيمم بعدي به زير سوال مي رود (يعني نمي توان مطمئن بود اين مينيمم باعث بوجود آمدن ماكزيمم قابل توجهي در آينده بشود ، در حاليكه اگر خط روند معتبر و قابل اتكا باشد ، اتفاق افتادن اين موضوع تقريبا اجتناب ناپذير است. اگر دو نقطه مينيمم از هم بسيار دور باشند ارتباط مابين اين دو نقطه حداقل مشكوك و غيرقابل اتكاست . يك خط روند ايده آل و قابل اعتماد از تعدادي نقطه حداقل (يا حداكثر) با فواصل منطقي كه بصوتر هموار و پي در پي خط روندي را تشكيل مي دهند . در تصوير زير دو نمودار قيمتي جهت اعتبار خط روندشان مقايسه شد ه است ملاحظه مي شود نمودار سمت چپ به علت فواصل منطقي داراي درجه اعتبار بيشتري نسبت به نمودار سمت راست مي باشد .

زوايا و شيبها در خطوط روند :
هر چقدر شيب خطوط روند بيشتر شود (قيمت با روند تندتر ي تغيير كند ) از اعتبار درجه حمايت يا مقاومت كاسته مي شود. يك خط روند تند حاصل از يك جهش (يا افت ) ناگهاني در يك بازه كوتاه زماني است . خط بوجود آمده بدليل اينگونه تغييرات ناگهاني ، بعيد است كه يك خط حمايت يا مقاومت معني دار و قابل اعتبار را مشخص كند . حتي اگر سه نقطه معتبر وجود داشته باشند كه خطي با شيب به اين تندي را بعنوان يك خط حمايت يا مقاومت معرفي كند بازهم بسختي ميتوان به آن اطمينان كرد .
شيب ملايم

شيب تند

خطوط روند قطع كننده :
بعضي مواقع امكان رسم يك خط روند وجود دارد . ولي نقاط ، دقيقا يك خط روند را مشخص نمي كنند . مثلا نقاط حداكثر يا حداقل در محل مناسب براي تماس با خط روند قرار ندارند . ممكن است شيب خط زياد باشد يا نقاط حداقل و حداكثر به هم نزديك باشند . اما اگر يك يا چند نقطه را در نظر نگيريم ، يك خط روند مناسب و منطقي روي نمودار قيمت ميتوان رسم كرد . گاهي اوقات زمان وجود تغييرات زياد و عدم تعادل در بازار، ممكن است سهم رفتار غيرعادي داشته باشد و بيش از حد معمول نوسان كند كه اين موضوع باعث بوجود آمدن نقاط حداكثر و حداقل نامنعارف يك روش برخورد با اين گونه تغييرات شديد اين است كه خطوط روند قطع كننده رسم كنيم . البته در صورتي كه يك خط روند قطع كننده برش قيمتي را در نظر نگيرد ،اين موضوع بايد هدفمند و با دلايل منطقي باشد .

نتيجه گيري :
روندها ديد خوبي به تحليل گر مي بخشند ، ولي اگر درست و بموقع بكار برده نشوند مي تواند نتيجه عكس داده و اخطارهاي خريد و فروش غلط دهند عوامل تحليلي ديگري همچون درجات حمايت / با تحليل فراز / نشيب (رونق و ركود ) نيز بايد بكار گرفته شوند تا بتوان به شكستگي و تغيير شيب خطوط روند اعتماد كرد . با وجود اينكه خطوط روند ، مشخصه عمومي و اصل تحليل تكنيكي هستند ولي بندرت بعنوان ابزار تكنيكي براي تحليل و بررسي روند قيمت سهم و اعتبار سنجي روندها بكار مي روند . خطوط روند نبايد بعنوان ابزار قضاوت نهايي بكار روند ، بلكه بعنوان اخطارهايي درباره احتمال تغيير روند قيمت بكار گرفته مي شوند . تحليل گر بااستفاده از خطوط روند بعنوان ابزار تشخيص شكستگي و تغييرروند قيمت ، بصورت دقيق تر ، ديگر علائم و نشانه هاي تغيير بالقوه در قيمت سهم را بررسي كند .
زکات علم نشر ان است. برای تریددر بورس و اتی سکه – اونس – سرمایه گذاری در بازار اتی وفلزات – صادرات – واردات احتیاج به علم تجارت الکترونیک وزیر شاخه های ان داریم.